شعر و غزل

شعر و غزل

شعر و غزل

شعر و غزل

چه شهرها که به پای تو سوخت

در انتظار توام از قرارهای نخستین

خدای گم شده در ذهن  غارهای نخستین

 

هزار نسل از آن روزگار می گذرد من

هنوز عاشقم از روزگارهای نخستین

 

چه شهرها که به پای تو سوخت تا نگریزد

اصالت تو از ایل و تبارهای نخستین

 

چه مانده است به جز اشتیاق فتح تو با من –

از آن شکوه سپاه و سوارهای نخستین

 

مرا به یاد بیاور به یاد آن که تو بودی

دلیل مرگ من و شهریارهای نخستین


نظرات 2 + ارسال نظر
ابا چهارشنبه 4 دی 1392 ساعت 11:12 http://aba52.blogfa .com

سلام .لذت بردم .اگه بتونی به روز بشی ممنونم

مهدیه جمعه 15 آذر 1392 ساعت 13:15 http://ghalbsoorati.blogfa.com

apamبدوبیا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.